به گزارش مشرق، همه آقایگلهای دیگری که میشناسیم؛ همه ستارهها و نوابغ؛ در لحظاتی شبیه به این مسابقه را دنبال میکنند اما پسربچه شرور لسترسیتی؛ به طرف سکوها برمیگردد؛ با دستهایش نتیجه مسابقه را به نمایش میگذارد و با لبخندش حریف را به تمسخر میکشد. این دیوانگی ادامهدار از ورزشگاه کوچک فیلتوود تا اتحاد بزرگ؛ منطقی نیست. درست مثل صدرنشینی 47 روزه یک تیم عجیب. یک تیم باورنکردنی. آبیهای پررنگ پررویا.
درست برعکس سرنوشت بازیکنان تیم. تیمی که دروازهباناش، پسر پیتر اشمایکل بزرگ؛ 4 سال قبل علیرغم علاقه زیادش به بازی در لیدز؛ به خاطر آمار بد از باشگاه دستهاولی اخراج شد و مدافعاش؛ غول قدبلند آلمانی و توپجمعکن المپیااشتادیون در فینال جام حذفی 97؛ بعد از ناکامی در چلسی به هر قیمتی در فوتبال انگلیس باقی ماند تا یک روز ستاره اول مسابقهای شبیه بازی امروز باشد.
لئو اولوئا؛ که در لباس برایتون هیچکس ناماش را نشنیده بود؛ در لستر کاری کرد که خورخه سامپائولی برای تعویض ملیتاش دست به کار شود و ناتان دایر؛ هفت سال قبل به خاطر دزدی تلفن همراه دستگیر شد. آنها داستانهای هالیوودپسندی دارند. گنگ پشتپاخورده لیستهای مازاد که حالا به شخصیت قهرمانی لیگ برتر رسیدهاند. یک جایی از دیوار رختکنشان در استادیوم کینگ پاور؛ نوشته شده: «بدون ترس». فکر میکنید ممکن است آنها بعد از سپری کردن همه این ماجراها از چه چیزی بترسند؟
در مواجهه با آنچه او در لستر ساخته؛ دومین جمله خیلیها اشاره به فراموشی زودهنگام تیم است. البته که کورس قهرمانی فصل بعد با تیمهای دیگری شکل میگیرد و شاید گرگها به میانه جدول برگردند اما آنها فراموشنشدنیتر از بلکبرن دالگلیش؛ وولفسبورگ ماگات و آتلتیکوی سیمئونه هستند و خودمان را نمیبخشیم اگر فراموششان کنیم!